سلام ای زلال دوست داشتنی ملکوتی
افق نیلگون آسمان را به نظاره می نشینم و در انتظاری مبهم و غبارآلود در انتظار نگاهی پاک از
سوی حضوررویائی ات به سوی معبود بزرگ دست به سوی آسمانها می گشایم ...
شاید که ...
کجای هستی ایستاده ام ؟؟...!!
زندگی ام دام شده برای اهریمن درونم ...من به عنایتی نیازمندم ای بزرگ مرد آسمانی
بیا و گرمائی ببخش این سرزمین تفدیده ی دل را ...
بیا و حضورت را برسان به روح کوچک و مادی گرایم ....
بیا و عبورم ده از اینهمه بیهودگی های غفلت زا....
یوسف مهربانی ها....من به نگاهی از سوی حضورت نیازمندم ....توان ماندنم نیست ...
کجا باخته ام یوسف مهربان ...
چه راه ها که به خطا نرفته ام ...
چه اشتباه ها ...
چه بی باکانه در حضور ملکوتی عرشیان به راهی که نفس ام فرا می خواند گام بر می داشتم ..
چه ارزان زندگی کردم ...
و چه ارزان فروختم حضور ملکوتی پروردگارم را ....
و اینک ای همسفر دنیائیم ..... ای بزرگ مرد آسمانی .... ای آسمانی و پرکشیده به رضایت
خالق مهربانی ها..
امروز نیازمند حضور دل نشین ات شده ام ...
و امروز در پی معصومیت نگاهت و در جستجوی آسمانی شدنت گم شده ام ....
امروز نیازمند پاکی نگاهت شده ام ای زلالِ سرشار از مهر و معنویت ...
نیازمند اخلاص درونت که راهنمایم شود...
ای مهربان سفرکرده ،ای نهایت ادب و ایمان ،ای نهایت صفا و صمیمیت ،ای حضور خالص ،
ای یک رنگِ بی ریا ،ای بزرگ مرد ملکوتی ....
راه نشانم بده ....
برسان حضورت را به این روح سرگردان در مدار دنیا...
برسان نگاهت را به دنیایم ...
من فقط به تو نیازمندم ای مهربان آسمانی ..
فقط همین ....
"شادی روح شهدای یگان ویژه ی صابرین و شهید سیدحمیدمیرافضلی صلوات "
*التماس دعا*